pιғғle



سلام . مرسی از همه تون. حالم خوبه . انگار سرماخوردم بدنم بی حاله . چهارشنبه مامانم خونه رو تحویل میگیره . یه جای جمع و جور خارج از خونه رو به روی واحد به من تعلق داره حالا واستون عکس میزارم. دیشب خیلی حالم بد بود. در کل رو به راهم. لپ تاپم دست داداشمه که درساشو جبران کنه من نمی تونم باهاش بیام بلاگفا. شبا هم توی اتاق نمی خوابم چون آقاجون و عزیزجون میگن بیا توی حال بخواب وقتی اینجا میخوابی ما راحت خوابمون میبره واسه همین تایمِ تنها بودن ندارم که به
حالم خوب نیس . میدونم خیلی وقته نیومدم بلاگفا. دلم براتون تنگ شده. امشب تولدمه. از صب تا ساعت ۶ و نیم اینطورا با فرزانه بیمارستان بودیم. بیمارستان تخت جمشید. آقاجون رو بستری کردیم. این روزایی که ننوشتم حالش خیلی بد بود. ریه هاش آب آورده پزشک گفت یه کرونای خفیف رو رد کرده و این تاثیراتشه که روش مونده. الان توی ای سی یو بستریه ، مامانم اینا هم اومدن ، امروز باهاش بحث کردم یه بحثِ جانانه امشب حالم بده دلم میخواست کلی بنویسم تا آروم بگیرم اما به جز

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Eddie Laura Geoff خودنویس طلایی عشق پایدار panjarehvistabest صدای نوشته های من Jammie آپدیت رایگان آنتی ویروس NOD32